×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

باد ما را خواهد برد

........

خدایا کفر نمی گویم

خدایا کفر نمی گویم
پریشانم
چه می خواهی تو از جانم؟
مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی
خداوندا
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته،تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می گویی
نمی گویی؟
خداوندا
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه دیوار بگشایی
لبت بر کاسه ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف تر
عمارت های مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو روان باشد
زمین و آسمان را کفر می گویی
نمی گویی؟
خداوندا
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت باخبر گردی
پشیمان می شوی از این خلقت،از این بودن،از این بدعت
خداوندا تو مسئولی
خداوندا تو می دانی انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است
چه رنجی می کشد آن کس که انسان است واز احساس سرشار است
دکتر شریعتی  
جمعه 11 آذر 1390 - 12:30:51 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
آمار وبلاگ

57942 بازدید

3 بازدید امروز

96 بازدید دیروز

796 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements